|
|||
![]() او وارث سجاياي آباء و اجدادي بـود كه نسل در نسل در كار هـدايـت مردم وكسب مـعارف الهي كـوشيـده انـد. پـدر بزرگـوار امام خمينـي مرحوم آيه الـله سيد مصطفي مـوسـوي از معاصريـن مرحـوم آيه الـلـه العظمـي ميرزاي شيـرازي (رض)، پـس از آنكه ساليانـي چنـد در نجف اشـرف علـوم و معارف اسلامـي را فـرا گرفته و به درجه اجتهـاد نايل آمـده بـود بـه ايـران بازگشت و در خميـن ملجاء مردم و هادي آنان در امـور دينـي بـود. در حـاليكه بيـش از 5 مـاه ولادت روح الـلـه نمي گذشت، طاغوتيان و خوانين تحت حمايت عمال حكومت وقت نداي حق طلبـي پـدر را كه در برابر زورگـوئيهايشان بـه مقاومت بـر خاسته بـود، با گلـوله پاسـخ گفـتـنـد و در مـسير خميـن به اراك وي را بـه شهادت رسانـدنـد. بستگان شهيـد بـراي اجراي حكـم الهي قصاص به .تهران (دار الحكـومه وقت) رهـسـپار شـدند و بر اجراي عـدالت اصـرار ورزيدند تا قاتل قصاص گرديد.
اندكـي پـس از هجرت آيه الله العظمـي حاج شيخ عبد الكريـم حايري يزدي ـ رحـمه الله عليه ـ ( نـوروز 1300 هـجـري شمسـي، مـطابق بـا رجب المـرجب 1340 هجـري قمـري ) امام خميني نيز رهـسپار حـوزه علميه قـم گرديد و به سرعت مراحل تحصيلات تكميلي علوم حـوزوي را نزد اسـاتيد حـوزه قـم طـي كرد. كه مـي تـوان از فرا گرفتـن تـتـمـه مباحث كـتاب مطـول ( در علـم معاني و بيان ) نزد مرحوم آقا ميـرزا محمـد علـي اديب تهرانـي و تكميل دروس سطح نزد مرحـوم آيه الـله سيد محمد تقـي خـوانساري، و بيشتر نزد مرحـوم آيه الـله سيـد عـلي يثربي كاشاني و دروس فـقـه و اصـول نزد زعيـم حـوزه قـم آيـه الـله العظمي حاج شيخ عبدالكريـم حايري يزدي ـ رضـوان الـلـه عليهـم نام برد . پـس از رحلت آيه الله العظمـي حـايـري يزدي تلاش امـام خمينـي به همراه جمعي ديگر از مجتهديـن حـوزه علميه قـم به نـتيچـه رسيـد و آيه الله العظمـي(رض) به عنـوان زعيـم حـوزه عـلميـه عازم قـــم گـرديـد. در اين زمان، امام خمينـي به عـنـوان يـكـي از مـدرسيـن و مجتهديـن صـاحب راءي در فـقـه و اصـول و فلسفه و عرفــان و اخلاق شناخته مي شد . حضرت امام طي سالهاي طولاني در حوزه علميه قـم به تدريـس چنديـن دوره فقه، اصـول، فلسفه و عرفان و اخـلاق اسـلامي در فيضيه، مسجـد اعظم، مسجـد محمـديه، مـدرسه حـاج ملاصـادق، مسجد سلماسي، و ... همت گماشت و در حـوزه علميه نجف نيز قريب 14 سال در مسجـد شيخ اعطـم انصــــاري (ره) معارف اهل بيت و فـقـه را در عاليترين سطـوح تدريـس نمود و در نجف بـود كه بـراي نخـستيـن بار .مبانـي نظري حكـومت اسلامـي را در سلسله درسهاي ولايت فـقيه بازگـو نمود.
روحيه مبارزه و جهاد در راه خـدا ريـشـه در بينـش اعـتـقـادي و تربيت و محيط خانـوادگي و شرايط سيـاسي و اجـتماعي طـول دوران زندگي آن حضرت داشـتـه است. مـبارزات ايـشان از آغاز نـوجـوانـي آغـاز و سيـر تكاملي آن به مـوازات تكـامـل ابـعاد روحي و عـلمي ايـشان از يكـسـو و اوضاع و احـوال سياسـي و اجتماعي ايـران و جـوامع اسـلامـي از سـوي ديگـر در اشكـال مخـتـلف ادامـه يـافـته است و در ســـال 1340 و 41 ماجراي انجمـنهاي ايالـتي و ولايـتي فرصـتـي پـديـد آورد تا ايـشان در رهبـريت قيام و روحـانيـت ايـفاي نقـش كنـد و بـديـن تـرتيـب قيـام سراسري روحانيت و ملت ايـران در 15 خـرداد سال 1342 با دو ويـژگـي برجستـه يعني رهـبري واحد امام خميـني و اسلامـي بـودن انگيـزه ها، و شعارها و هدفهـاي قيام، سرآغـازي شـد بر فـصـل نـويـن مـبارزات مـلـت ايران كه بـعد ها تحت نام انقلاب اسلامي در جهان شناخـتـه و معرفـي شـد امام خميـنـي خاطـره خـويـش از جنـگ بيـن المـلل اول را در حاليكه نـوجـواني 12 ساله بـوده چنين ياد مـي كند : مـن هـر دو جـنـگ بيـن المللـي را يادم هست ... مـن كـوچـك بـودم لكـن مـدرسـه مي رفـتـم و سربازهاي شـوروي را در هـمان مركزي كه ما داشـتيـم در خـميـن، مـن آنجا آنهـا را مي ديـدم و ما مـورد تاخت و تاز واقع مي شـديـم در جـنـگ بيـن المـلـل اول. حضـرت امام در جايي ديگر با ياد آوري اسامي بـرخي از خوانيـن واشـرار سـتمگر كه در پناه حكـومت مـركـزي بـه غـارت اموال و نواميـس مردم مي پرداختند مي فـرمايد : مـن از بچگي در جـنـگ بـودم ... ما مـورد زلقـي هـا بـوديـم، مـورد هـجـوم رجـبعليـهـا بــوديـم و خـودمان تفنگ داشتيـم و مـن در عيـن حالي كه تـقـريـبا شـايـد اوايـل بلوغم بود، بـچـه بودم، دور ايـن سنگـرهايي كه بـسـتـه بـود نـد در مـحل ما و اينها مي خـواسـتند هجـوم كـنند و غـارت كـنند، آنجا مي رفـتيــم سنگرها را سركشـي مي كرديـم كـودتاي رضا خان در سـوم اسفـند 1299 شمسـي كه بنابر گـواهـي اسـناد و مدارك تاريخـي و غير قابـل خـدشـه بـوسيله انگليـسها حـمايت و سازمانـدهـي شـده بـود هـر چـنـد كـه بـه سلطنت قاجاريه پايان بخشيد و تا حـدودي حكـومت مـلوك الطـوايـفـي خـوانيـن و اشـرار پـاركنـده را محمـدود سـاخت اما درعـوض آنچـنـان ديكتاتـوري پديد آورد كه در سايـه آن هـزار فاميـل بر سرنـوشـت مـلـت مظلـوم ايـران حاكـم شدند ودودمان پهـلـوي به تنهايي عهـده دار نقـش سابق خوانين و اشرار گرديد . در چنينـي شرايطـي روحانيت ايران كه پـس از وقايع نهـضـت مشروطيت در تنگناي هجـوم بي وقـفـه دولتهـاي وقت و عـمال انگليسي از يكـسو و دشمـنيهاي غرب باختگان روشنفـكر مـآب از سـوي ديگر قـرار داشت براي دفاع از اسـلام و حـفـظ موجـوديت خـويـش بـه تكاپـو افـتاد. آيه الـلـه العظمي حاج شيخ عـبدالـكريـم حايري بـه دعـوت علماي وقت قـم از اراك به ايـن شهـر هجرت كرد واندكـي پـس از آن امـام خـميـني كه با بـهـره گيري از استعداد فـوق العاده خـويـش دروس مقـدماتي و سطـوح حـوزه علميه را در خـميـن و ارا ك با سـرعـت طي كرده بود به قـم هجرت كـرد و عملا در تـحكيـم موقعيت حـوزه نـو تاسيـس قـم مـشاركـتي فعال داشت. پـس از رحلت آيـه اللـه العظمي حايري ( 10 بهمـن 1315 ه-ش ) حـوزه علميه قـم را خطر انحلال تهـديد مي كرد. عـلماي مـتـعهـد به چاره جويي برخاستند. مدت هشت سال سرپرستي حـوزه علميـه قـم را آيات عـظـام : امام خمينـي كه با دقـت شـرايط سياسـي جامعه و وضعيـت حـوزه ها را زير نظر داشت و اطـلاعات خـويش را از طريق مطالـعه مـستمر كتب تاريخ معاصـر و مجلات و روزنـامـه هاي وقـت و رفـت و آمـد بـه تهـران و درك محضر بزرگاني همچون آيـه الـلـه مـدرس تكـميل مي كرد دريافـته بـود كه تـنها نقـطـه اميـد بـه رهـايـي و نجات از شـرايط ذلت باري كه پـس از شكست مشروطيت و بخصـوص پـس از روي كار آوردن رضا خان پديد آمده است، بيداري حوزه هاي عـلميـه و پيش از آن تضـميـن حيات حوزه ها و ارتبـاط معنـوي مـردم بـا روحـانيت مـي بـاشـد. امام خميني در تعقيب هدفهاي ارزشمند خويش در سال 1328 طرح اصلاح اساس ساختار حـوزه علميه را با هـمـكاري آيـه الـلـه مـرتضـي حايـري تهيـه كرد و بـه آيـه الـلـه بـروجردي ( ره) پيشـنهاد داد. ايـن طرح از سوي شاگردان امام و طلاب روشـن ضمير حـوزه مـورد اسـتقبال و حمايت قرار گرفت . حذف و تغيير دو شـرط نخـست دقيـقا بـه منظور قانـونـي كـردن حضـور عناصر بهايـي در مصـادر كـشـور انتخاب شـده بـود. چـنانكه قـبـلا نيـز اشاره شد پـشتيـبـاني شـاه از رژيـم صهيـونيـستـي در تـوسعه مناسبات ايران و اسرائيل شرط حمايـتهاي آمـريـكـا از شـاه بـود. نـفـوذ پيـروان مـسـلك استعـمـاري بهـائيت در قـواي سه گانه ايران ايـن شرط را تحقق مـي بخشيد. امام خميـنـي به هـمراه عـلماي بزرگ قـم و تهـران به محض انتشار خبر تصويب لايحه مـزبور پـس از تبادل نـظـر دسـت به اعـتـراضات همه جانبه زدند . بديـن ترتيـب ماجراي انجـمنهاي ايـالـتي و ولايـتـي تجربـه اي پيروز و گرانقدر براي ملت ايران بـويژه از آنجهـت بـود كـه طي آن ويـژگيـهـاي شخصيتـي را شناخـتـنـد كه از هر جهـت براي رهـبـري امت اسلام شايسته بـود. باو جـود شكست شـاه در ماجـراي انجـمـنها، فـشـار آمريكـا بـراي انجـام اصلاحـات مـورد نظر ادامـه يافت. شـاه در ديـماه 1341 هجـري شمسي اصـول ششگانه اصلاحات خويـش را بر شمرد و خـواستار رفـراندوم شد . امام خميني بار ديگـر مراجع و عـلمـاي قـم را بـه نـشـست و چاره جويي دوباره فراخواند . امام خميـني در اجـتماع مردم، بي پروا از شخـص شـاه به عنـوان عـامل اصلـي جنايات و هـمـپيـمان بـا اسـرائيـل ياد مـي كـرد و مـردم را بـه قيام فرا مـي خـوانـد. او در سـخـنـراني خـود در روز دوازده فـرورديـن 1342 شديـدا از سـكـوت عـلماي قـم و نجف و ديگر بلاد اسلامي در مقابل جنايات تازه رژيـم انـتـقـاد كرد و فـرمـود : امـروز سكـوت هـمـراهي بـا دستگـاه جبـار است حضـرت امـام روز بعد ( 13 فرورديـن 42 ) اعلاميـه معروف خـود را تحت عنـوان شاه دوستي يعني غارتگري منـتـشر ساخت . سال 1342 با تحريـم مراسـم عيـد نوروز آغـاز و با خـون مظـلـوميـن فيضيه خـونرنگ شد. شـاه بر انجام اصـلاحات مـورد نظـر آمـريكـا اصـرار مـي ورزيـد و امام خـميـني بر آگاه كردن مردم و قيـام آنـان در بـرابـر دخـالتهاي آمـريكـا و خيـانـتهاي شاه پـافـشـاري داشـت. در چهـارده فرورديـن 1342 آيـه الله العظمـي حكيـم از نجف طـي تلگـرافـهـايي بـه علما و مراجع ايران خـواستار آن شد كـه همگـي به طـور دسـتـه جمـعي به نجف هجرت كنند. اين پيشنهاد براي حفـظ جان عـلما و كيان حـوزه ها مطرح شده بود. حضرت امام بـدون اعـتـنا بـه ايـن تهـديـدها، پاسخ تلگـراف آيـه الـلـه العـظـمي حكيـم را ارسال نمـوده و در آن تاكيـد كرده بـود كـه هـجـرت دسـتـه جمـعي علما و خالـي كـردن حـوزه علميه قـم به مصلحت نيست .
ماه محرم 1342 كه مـصادف با خرداد بـود فـرا رسيد. امام خميني از ايـن فـرصت نهـايت اسـتفاده را در تحـريك مردم بـه قيام عـليـه رژيـم مستبد شاه بعمل آورد . نزديكترين نديم هميشگي شاه، تيمـسار حسيـن فردوست در خاطراتش از بكارگيري تجربيات و همكاري زبـده ترين ماموريـن سياسي و امـنيـتي آمريكا براي سركـوب قيام و هـمچنيـن از سراسيمگـي شاه و دربـار وامراي ارتـش وساواك در ايـن ساعـات پرده بـرداشـتـه و تـوضيح داده است كه چگـونه شـاه و ژنـرالهـايـش ديـوانه وار فرمان سركـوب صادر مي كردند . امـام خمينـي در هـميـن روز ( 4 آبـان 1343 ) بيانيـه اي انقلابـي صادر كرد و درآن نـوشـت : دنيا بـدانـد كه هر گرفـتاري اي كـه ملـت ايـران و مـلـل مسلميـن دارنـد از اجـانب اسـت، از آمـريكاست، ملـل اسلام از اجـانب عمـومـا و از آمـريكـا خصـوصـا متنفــر است ... آمـريكـاست كه از اسـرائيل و هـواداران آن پشتيبـانـي مـي كنـد. آمريكاست كه به اسرائيل قـدرت مـي دهـد كه اعراب مسلـم را آواره كند. افشاگري امام عليه تصـويب لايحه كاپيتـولاسيون، ايران را در آبان سـال 43 در آستـانه قيـامـي دوبـاره قرار داد . عليرغم فضاي خفقان موجي از اعتراضها بـه صـورت تـظـاهـرات در بـازار تهران، تعطيلي طولاني مدت دروس حوزه ها و ارسال طومارها و نامـه ها به سازمانهاي بيـن المللـي و مـراجع تقليـد جلـوه گـر شد.
روز 13 مهرماه 1343 حضرت امام به هـمـراه فرزنـدشان آيه الله حاج آقا مصطفـي از تركيه به تبعيدگاه دوم، كشـور عراق اعزام شدند . امام خميني پس از ورود بـه بـغداد بـراي زيارت مرقـد ائـمه اطهار(ع) به شهــرهــاي كاظميـن، سامـرا و كـربلا شتـافت ويك هـفـته بعد بـه محل اصلـي اقـامت خـود يعنـي نجف عزيمت كرد. امام خميني سلسله درسهاي خارج فـقه خـويـش را با همه مخالفتها و كارشكنيهاي عناصر مغرض در آبان 1344 در مسجد شيخ انصاري (ره) نجف آغاز كرد كه تا زمان هجـرت از عراق به پاريـس ادامه داشت . حوزه درسي ايشان به عنـوان يكي از برجسته تريـن حوزه هاي درسي نجف از لحـاظ كيفيت و كميت شـاگـردان شنـاخته شـد . اوايل سال 1348 اختلافات بيـن رژيـم شاه و حزب بـعث عراق بـر سر مرز آبـي دو كشـور شدت گرفت. رژيـم عراق جمع زيادي از ايـرانيان مقيـم اين كشـور را در بـدتريـن شرايط اخراج كرد. حزب بـعث بـسيار كوشيد تا از دشمـني امام خميـني با رژيـم ايـران در آن شرايط بـهـره گيرد . نيمه دوم سال 1350 اختلافات رژيـم بعثـي عراق و شاه بالا گـرفت و به اخراج و آواره شـدن بسياري از ايرانيان مقيـم عراق انجاميد. امام خميني طـي تلگرافي به رئيـس جمهور عراق شديدا اقدامات ايـن رژيـم را محكـوم نمود. حضرت امام در اعتراض به شرايط پيـش آمـده تصميـم به خـروج از عراق گـرفت اما حكـام بـغداد بـا آگـاهـي از پيـامـدهـاي هجـرت امـام در آن شـرايط اجـازه خـروج ندادند سال 1354 در سالگرد قيام 15 خـرداد، مـدرسه فيضيه قـم بار ديگر شاهـد قيام طلاب انقلابـي بـود. فريادهاي درود بر خمينـي ومـرگ بر سلسله پهلـوي به مـدت دو روز ادامه داشت پيـش از ايـن سازمانهـاي چـريكـي متلاشـي شـده وشخصيتهاي مذهي و سياسي مبارز گرفـتار زندانهاي رژيم بودند . شاه در ادامه سياستهاي مذهـب ستيز خود در اسفنـد 1354 وقيحـانه تاريخ رسمـي كشـور را از مـبداء هجرت پيامـبـر اسلام بـه مبداء سلطنت شاهان هخامنشي تغيير داد. امام خميني در واكنيشي سخت، فـتوا به حرمت استفاده از تاريخ بـي پايـه شاهنشاهـي داد. تحريـم اسـتفـاده از ايـن مبداء موهـوم تاريخي هـمانند تحريـم حزب رستاخيز از سـوي مردم ايران اسـتقبال شـد و هر دو مـورد افـتـضاحـي براي رژيـم شاه شـده و رژيـم در سـال 1357 ناگزيـر از عقـب نشينـي و لغو تـاريخ شاهنشاهي شد .
امام خمينـي كه بـه دقت تحـولات جاري جهان و ايـران را زيـر نظر داشت از فـرصت به دست آمـده نهـايت بـهـره بـرداري را كـرد. او در مرداد 1356 طـي پيامي اعلام كرد : اكنون به واسطـه اوضاع داخلي و خارجي و انعـكاس جنايات رژيـم در مجامع و مطـبـوعات خارجي فرصتي است كه بايد مجامع علمي و فـرهـنگي و رجال وطـنـخـواه و دانشجويان خارج و داخل و انجمـنهاي اسلامي در هر جايـي درنگ از آن استفاده كنند و بي پرده بپا خيزند .
در ديدار وزراي خارجه ايران و عراق در نيـويـورك تصـميـم به اخراج امام خمينـي از عراق گرفته شـد. روز دوم مـهـر 1357 مـنزل امـام در نجف بـوسيله قـواي بعثـي محاصره گرديـدانعكاس ايـن خبـر با خشـم گستـرده مسلمانان در ايران، عراق و ديگـر كشـورها مـواجه شـد .
اوايل بهمـن 57 خبر تصميم امام در بازگشت بـه كـشور منتشر شد. هر كس كه مي شنيد اشك شوق فرو مي ريخت. مردم 14 سال انتظار كشيده بـودنـد. اما در عيـن حال مردم و دوستان امام نگـران جان ايشان بـودند چرا كه هنوز دولت دست نشانده شاه سر پا و حكومت نظامي بر قرار بود. اما امام خميني تصميـم خويـش را گرفته و طي پيامـهـايي به مردم ايران گـفـته بـود مي خـواهد در ايـن روزها سرنـوشـت سـاز و خطير در كنار مردمـش باشد. دولت بخـتيار با هماهنگي ژنرال هايزر فـرودگـاههاي كشـور را به روي پـروازهـاي خـارجي بست.
امام خميني هـدفها و آرمانها و هـر آنچه را كه مـي بايــست ابـلاغ كنـد ، گفته بـود و در عمـل نيز تـمام هستيـش را بـراي تحقق هـمان هـدفها بـكار گرفته بـود . اينك در آستـانه نيمه خـرداد سـال 1368 خـود را در آماده ملاقات عزيزي مي كرد كه تمام عمرش را براي جلب رضاي او صرف كرده بـود و قامتش جز در بـرابـر او ، در مـقابل هيچ قدرتي خـم نشده ، و چشـمانش جز براي او گريه نكرده بـود . سروده هاي عارفانه اش همه حاكي از درد فـراق و بيان عطـش لحظه وصال محبوب بـود . و اينك ايـن لحظه شكـوهمنـد بـراي او ، و جانــكاه و تحمل ناپذير بـراي پيروانـش ، فـرا مـي رسيد . او خـود در وصيتنامه اش نـوشـته است : با دلي آرام و قلبـي مطمئن و روحي شاد و ضميري اميدوار به فضل خدا از خدمت خـواهران و برادران مرخص و به سـوي جايگاه ابــدي سفر مي كنـم و به دعاي خير شما احتياج مبرم دارم و از خداي رحمن و رحيـم مي خـواهـم كه عذرم را در كوتاهي خدمت و قصـور و تقصير بپذيـرد و از مـلت اميدوارم كه عذرم را در كـوتاهي ها و قصـور و تقصيـرها بـپذيـرنـد و بـا قــدرت و تصميـم و اراده بــه پيش بروند . سالها مي گذرد حادثه ها مي آيد انتظار فرج از نيمه خرداد كشم مـردم ايـران و مسلمانان انقلابي ، حق داشتـند اينـچنيـن ضجه كـنند و صحنه هايي پديد آورند كه در تاريخ نمونه اي بـديـن حجم و عظـمت براي آن سراغ نداريـم. آنان كسـي را از دست داده بـودند كـه عـزت پـايمال شـده شان را بـاز گـردانده بود ، دست شاهان ستمگر ودستهاي غارتگران آمريكايي و غربـي را از سرزمينشان كـوتاه كرده بود ، اسلام را احياء كـرده بــود ، مسلميـن را عــزت بـخـشيـده بـــود ، جمهـوري اسلامـي را بـر پـا كـرده بـود ، رو در روي همـه قـدرتهاي جهـنمـي و شيـطانـي دنيا ايستاده بـود و ده سال در بـرابـر صـدها تـوطئه برانـدازي و طـرح كـودتا و آشـوب و فتنه داخلـي و خارجـي مقاومت كرده بود و 8 سـال دفـاعي را فـرمانـدهـي كرده بـود كه در جبهه مقابلـش دشمنـي قـرار داشت كه آشكارا از سـوي هر دو قـدرت بزرگ شرق و غرب حمايت همه جانبه مـي شـد . مردم ،رهبر محبـوب و مرجع دينـي خـود و منادي اسلام راستيـن را از دست داده بـودند . شايـد كسانـي كه قـادر به درك و هضـم ايـن مفاهيـم نيستنـد ، اگـر حالات مردم را در فيـلمهاي مـراسـم توديع و تشييع و خاكسپاري پيكر مطهر امام خمينـي مشاهده كنـنـد و خـبر مرگ دهها تـن كه در مقابل سنگينـي ايـن حادثه تاب تحمـل نيـاورده و قـلبـشان از كار ايستـاده بـود را بشنـوند و پيكرهايي كه يكـي پـس از ديـگري از شـدت تـاثـر بيهوش شـده ، بر روي دسـتها در امـواج جمعيت به سـوي درمانگاهها روانه مي شـدند را در فيلمها و عكسها ببيننـد ، در تفسير ايـن واقعيتها درمانده شوند . هيچ اثري از تشريـفات بـي روح مـرسـوم در مراسـم رسمي نبـود . همه چيز، بسيجي و مردمي وعاشقانه بـود. پيـكر پاك و سبز پوش امـام بـر بـالاي بـلنـدي و در حلـقه ميليـونها نفـر از جمعيت مـاتـم زده چـون نگيني مي درخشيد . هر كس به زبان خويـش با امامـش زمـزمه مي كرد و اشك مـي ريخت . سـرتاسـر اتـوبان و راههاي منتهي به مصلـي مملـو از جميعت سياهپوش بود . فرياد يا حسيـن بسيجيان كه احساس يتيمي مـي كـردنـد و بــر سـر و سينه مـي زدنـد فـضا را عـاشـورايـي كرده بـود . بـاور اينـكـه ديـگر صداي دلنشيـن امام خمينـي را در حسينيه جماران نخـواهند شنيد ، طاقتـها را بـرده بـود . مـردم شـب را در كـنار پيـكـر امـام بـه صبـح رسانيدند . در نخستني ساعت بامداد شانزده خــرداد ، ميـلـونهـا تـن به امامت آيت الله العظمـي گلپايگاني(ره) با چشماني اشكبار برپيكر امام نماز گذاردند .
متن زير فرازهائي از زندگي حضرت امام خميني - سلام الله عليه - است كه پس از توضيحات معظم له، فرزند گرامي ايشان حضرت حجت الاسلام والمسلمين حاج سيد احمد خميني نوشته و سپس حضرت امام آن را اصلاح نموده است: بسمه تعالي به حسب شناسنامه شماره : 2744 تولد: 1279 شمسي در خمين، اما در واقع 20 جماديالثاني 1320 هجري قمري مطابق اول مهر 1281 شمسي است. (18 جماديالثاني 1320 مطابق 30 شهريور 1281 صحيح است) نام خانوادگي: مصطفوي; پدر: آقا مصطفي; مادر: خانم هاجر (دختر مرحوم آقاميرزا احمد مجتهد خوانساري الاصل و خميني المسكن) صدور در گلپايگان به وسيله صفرينژاد رئيس اداره آمار ثبت گلپايگان در خمين در مكتبخانه مرحوم ملا ابوالقاسم تحصيل شروع و نزد مرحوم آقاشيخ جعفر و مرحوم ميرزا محمود (افتخار العلماء) درسهاي ابتدايي سپسدر خلال آن نزد مرحوم حاج ميرزا محمد مهدي (دايي) مقدمات شروع و نزد مرحوم آقاي نجفي خميني منطق شروع و نزد حضرتعالي (×) ظاهرا (سيوطي و شرح باب حادي عشر و) منطق و مسلما در مطول مقداري. در ادراك كه سنه 1339 قمري براي تحصيل رفتم نزد مرحوم آقا شيخ محمد علي بروجردي مطول و نزد مرحوم آقا شيخ محمد گلپايگاني منطق و نزد مرحوم آقا عباس اراكي شرح لمعه پس از هجرت به قم به دنبال هجرت مرحوم آيت الله حاج شيخ عبدالكريم - رحمة الله عليه - (ظاهرا هجرت ايشان رجب 1340 قمري بود) هجرت آيتالله حائري به قم رجب 1340 و نوروز 1300 شمسي است) تتمه مطول را نزد مرحوم اديب تهراني موسوم به آقا ميرزا محمد علي و سطوح را نزد مرحوم آقاي حاج سيد محمد تقي خوانساري مقداري و بيشتر نزد مرحوم آقا ميرزا سيد علي يثربي كاشاني تا آخر سطوح و با ايشان به درس خارج مرحوم آيت الله حائري (حاج شيخ عبدالكريم) ميرفتيم و عمده تحصيلات خارج نزد ايشان بوده است. و فلسفه را مرحوم حاج سيد ابوالحسن قزويني و رياضيات (هيئت، حساب) نزد ايشان و مرحوم آقاميرزا علي اكبر يزدي. و عمده استفاده در علوم معنوي و عرفاني نزد مرحوم آقاي آقاميرزا محمد علي شاهآبادي بوده است پس از فوت مرحوم آقاي حائري با عده اي از رفقا بحث داشتيم تا آنكه مر حوم آقاي بروجردي - رحمةالله - به قم آمدند براي ترويج ايشان به درس ايشان رفتم و استفاده هم نمودم و از مدتها قبل از آمدن آقاي بروجردي عمده اشتغال به تدريس معقول و عرفان و سطوح عاليه اصول و فقه بود پس از آمدن ايشان به تقاضاي آقايان؛ مثل مرحوم آقاي مطهري به تدريس خارج فقه مشغول شدم و از علوم عقليه بازماندم و اين اشتغال در طول اقامت قم و مدت اقامت نجف مستدام بود و پس از انتقال به پاريس از همه محروم و به امور ديگر اشتغال داشتم كه تاكنون ادامه دارد. نام عيال اينجانب خديجه ثقفي معروف به قدس ايران، متولد 1292 شمسي، صبيه حضرت آقاي حاج ميرزا محمد ثقفي طهراني. تاريخ ازدواج: 1308; فرزند اول: مصطفي، متولد: 1309 شمسي; 3 دختر در قيد حيات با يك پسر، احمد متولد: 1324; دختران به ترتيب سن: صديقه، فريده، فهيمه، سعيده و بعد از احمد، لطيفه; آخرين فرزند در حيات احمد. پي نوشت: × منظور آيت الله پسنديده ميباشند. روز شمار برخي مبارزات و تبعيدهاي حضرت امام خميني (ره) 16 مهرماه سال 1341 11 آذر ماه سال 1341 2 بهمن سال 1341 2 فروردين ماه سال 1342 15 خرداد سال 1342 4 تيرماه سال 1342 21 فرودين سال 1343 4 آبان 1343 13 آبان 1343 &l |
نظرات شما عزیزان:
اين مطلب درفهرست موضوعات وبسايت-رديف: زندگینامه امام خمینی ، ،
برچسبها: